زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

بائن (مفردات‌نهج‌البلاغه)





بائن، از مفردات نهج البلاغه، به معنای جدا شده، قطع شده، کنار شده می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در مورد خدای تعالی و جریان حکمیت از این واژه استفاده نموده است.


۱ - مفهوم‌شناسی



بائن به معنای جدا شده، قطع شده، کنار شده، آمده است.

۲ - کاربردها



امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره حق تعالی فرموده است: «لم یحلل فی الاشیاء فیقال هو کائن و لم ینا عنها فیقال هو منها بائن؛ در اشیاء حلول نکرده تا گفته شود: او در آن‌هاست و دور نشده از اشیاء تا گفته شود: از آن‌ها جدا و کنار است.»
«بائن»: به معنی ظاهر نیز آید و واژه‌های «مبائن - متبائن» نیز به همان معنا است.
«مبین»: هم به صورت لازم آمده و به معنای آشکار و هم به صورت متعدّی می‌آید که به معنی آشکار کننده است.
«تبیّن»: از باب تفعّل به صورت لازم و متعدی هر دو آمده است.
امام (علیه‌السلام) دربیانی دیگر و جریان حکمیت می‌فرماید: «وقفوا عند ما تنهون عنه و لا تعجلوا فی امر حتی تتبیّنوا.»
«استبان»: به معنای طلب وضوح است. آن حضرت (علیه‌السلام) بعد از روشن شدن حیله عمرو بن عاص و بی‌خردی ابوموسی در جریان حکمین، به اصحاب خویش که تازه بیدار شده بودند قول شاعر قبیله هوازن را شاهد آورد که گفته است: «امرتکم امری بمنعرج اللّوی فلم تستبینوا النصح الّا ضحی الغد؛ دستور مرا در منعرج به شما دادم ولی شما آن را ندانستید مگر چاشت فردای آن.»
«منعرج اللوی»: نام محلی است.

۳ - پانویس


 
۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۹۶، خطبه۶۵.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۴۸، خطبه۱۷۳.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۸۰، خطبه۳۵.    


۴ - منبع


قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بائن»، ص۱۶۷-۱۶۶.    


رده‌های این صفحه : حکمیت | مفردات نهج البلاغه | واژه‌ شناسی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.