بائن (مفرداتنهجالبلاغه)بائن، از مفردات نهج البلاغه، به معنای جدا شده، قطع شده، کنار شده میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) در مورد خدای تعالی و جریان حکمیت از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیبائن به معنای جدا شده، قطع شده، کنار شده، آمده است. ۲ - کاربردهاامام (صلواتاللهعلیه) درباره حق تعالی فرموده است: «لم یحلل فی الاشیاء فیقال هو کائن و لم ینا عنها فیقال هو منها بائن؛ در اشیاء حلول نکرده تا گفته شود: او در آنهاست و دور نشده از اشیاء تا گفته شود: از آنها جدا و کنار است.» «بائن»: به معنی ظاهر نیز آید و واژههای «مبائن - متبائن» نیز به همان معنا است. «مبین»: هم به صورت لازم آمده و به معنای آشکار و هم به صورت متعدّی میآید که به معنی آشکار کننده است. «تبیّن»: از باب تفعّل به صورت لازم و متعدی هر دو آمده است. امام (علیهالسلام) دربیانی دیگر و جریان حکمیت میفرماید: «وقفوا عند ما تنهون عنه و لا تعجلوا فی امر حتی تتبیّنوا.» «استبان»: به معنای طلب وضوح است. آن حضرت (علیهالسلام) بعد از روشن شدن حیله عمرو بن عاص و بیخردی ابوموسی در جریان حکمین، به اصحاب خویش که تازه بیدار شده بودند قول شاعر قبیله هوازن را شاهد آورد که گفته است: «امرتکم امری بمنعرج اللّوی فلم تستبینوا النصح الّا ضحی الغد؛ دستور مرا در منعرج به شما دادم ولی شما آن را ندانستید مگر چاشت فردای آن.» «منعرج اللوی»: نام محلی است. ۳ - پانویس
۴ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بائن»، ص۱۶۷-۱۶۶. |